اِد دیوی، یکی از نامزدهای انتخاباتی از حزب لیبرال دموکرات، در مقالهای در گاردین خواستار یک دولت وحدت ملی شده که روند برگزیت را متوقف کند. این بحثی معقول است اما تنها در فرض.
یک دولت وحدت ملی میتواند نهایتا بن بست برگزیت را بشکند. اما «دیوی» در این که چه کسی باید در صدر این دولت باشد، و نیز چارچوبهای سیاستهای آن، که به اعتقاد او باید اجرایی کردن نتیجه یک رفراندوم باشد، اشتباه میکند.
یک دولت وحدت موثر، به رهبری نیاز دارد که در پارلمان و در میان مردم محبوب و معتمد باشد. باید تجربه کار با نمایندگان پارلمان از تمام احزاب را داشته باشد. بعید است که پس از آن که برنامههای ریاضتی (ائتلاف محافظه کار و لیبرال دموکرات) به رای به برگزیت ختم شد، نمایندگان حزب کارگر(حزب اقلیت) از نمایندگان طرفدار ادامه عضویت در اتحادیه اروپا یا حزب لیبرال دموکرات، حمایت کنند.
البته، بعید است که محافظه کاران طرفدار اتحادیه اروپا تا پیش از حل مسئله برگزیت علیه دولت خودشان رای داده موجب برگزاری یک انتخابات عمومی شوند. بسیاری از نمایندگان پارلمان، همچنین، نگران دست زدن به اقدامی هستند که جرمی کوربین (رهبر حزب کارگر) را به نخست وزیری برساند. اما احتمالا بسیاری از آنها اگر حس کنند میتوانند دولت را ساقط کنند بدون آنکه هیچ یک از این دو امکان عملی شود، چنین خواهند کرد.
نمایندگان پارلمان با دادن رای عدم اعتماد به دولت به چنین هدفی دست خواهند یافت. در آن صورت، پارلمان دو هفته فرصت خواهد داشت تا رهبر دیگری انتخاب کند. در این فرصت، نمایندگان میتوانند یک دولت همه-حزبی بر سر کار بگذارند که تنها هدفش برگزاری دومین رفراندوم برای عضویت در اتحادیه اروپا باشد. اگر نتوانند بر سر چنین دولتی توافق کنند، یک انتخابات عمومی این فرصت را از آنها خواهد گرفت.
رهبر جدید، هرکه باشد، باید رای مثبت اکثریت را در کابینه مجازی حزب کارگر داشته باشد. به همین دلیل باید از درگیری علنی با جرمی کوربین پرهیز کند. این، هردو گزینه «دیوی» - هیلاری بن و ایوِت کوپر – را از دور خارج میکند. او باید کسی باشد که اعضای ائتلاف هوادار ادامه عضویت در اتحادیه اروپا را با خود دشمن نکرده باشد. و این فرد، کارولین لوکاس است.
این عضو حزب «سبز»های پارلمان یکی از محبوبترین چهرهها در کارزار«رای مردم» (طرفدار رای مردم در توافق نهایی برگزیت) بوده است. او مسئول راه اندازی این کارزار چند روز پس از رفراندوم برگزیت بود که در بحثهای تلویزیونی درباره هردو رفراندوم پس از برگزیت شرکت کرده است. اما او در عینحال، کسانی را هم که رای به خروج از اتحادیه اروپا دادند، نادیده نگرفته است و پروژهای با نام «ترک کنندگان عزیز» به راه انداخته که هدف آن پرداختن به نگرانیهایی است که برخی در مورد عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا دارند. او از اعتباری در هردو سوی این طیف برخوردار است که دیگران نیستند.
لوکاس همچنین مسئول مذاکرات موفقیت آمیز برای اتحاد میان لیبرال دموکراتها و سبزها در انتخابات میان-دورهای «ریچموند پارک» (ناحیهای در جنوب غربی لندن) بود که سرآغازی شد برای جنبش «اتحاد مترقی» در سال ۲۰۱۷ . کمتر کسی تجربه او برای کار با دیگر أحزاب را دارد.
البته این بی سابقه نیست. اخیرا، حزب اکثریت راست میانه در ایسلند، موسوم به «حزب استقلال» به ائتلاف تحت رهبری دبیرکل جنبش چپ گرای سبز، کاترین یاکوبژدُتیر پیوست. در انتخابات، جنبش چپگرای سبز، پس از حزب استقلال رتبه دوم را به دست آورد. اما محبوبیت شخصی یاکوبژدتیر بسیار فراتر از حزبش و بقیه ائتلاف بود. به نظر آشنا میآید؟
دیوی، همچنین، در مورد آنچه این دولت وحدت میتواند به آن دست یابد، بدبین است. این دولت باید خود را تا زمانی که برگزیت به انجام درست برسد، روی پا نگاهدارد که میتواند در صورتی که رفراندوم دیگری به إبقاء بریتانیا در اتحادیه اروپا رای دهد، تا یک سال به طول بیانجامد. در این میان، دولت باید چند بحران دیگر را که کشور با آن روبروست، حل کند.
مسئله تغییرات اقلیمی هرگز اینچنین در صدر دستورجلسه سیاسی نبوده است. پارلمانها و دولتهای محلی در سراسر بریتانیا در مورد آب و هوا اعلام «وضع فوقالعاده» کردهاند. « طرح نوی سبز» الکساندریا اُکازیو-کُرتِز موجی در سراسر جهان غرب به راه انداخته و «قیام انقراض» و دیگر گروههای فعال در امور آب و هوای کره زمین را تقویت کرده است. لوکاس فردی ایده آل برای شروع دولتی است که مبارزه برای آب وهوای زمین را در قلب سیاستهایش قرار میدهد.
برگزیت همچنین، نبود اصول دموکراتیک در کشور را نمایان کرده است. به همین دلیل، إصلاحات دموکراتیک باید در دستور جلسه قرار گیرد تا پارلمان بتواند بار دیگر اعتماد مردم را به خود جلب کند.
مجوز دادن حق رأی برای شانزده ساله ها، انتخابات بر اساس نسبت آراء (سیستم انتخاباتی که بر اساس آن احزاب به نسبت آرایی که به آنها داده میشود، در پارلمان کرسی میگیرند)، اصلاحات در مجلس اعیان، احیای مجلس ایرلند شمالی و واگذاریهای بیشتر (در سیستم سیاسی) باید در دستور کار قرار گیرد. میتوان به توافقی برای جبران پیامد مخرب اقدامات ریاضتی هم دست یافت.
لوکاس به اندازهای از درستی، تجربه و اعتماد مردم و نمایندگان برخوردار است که برای ایجاد یک دولت وحدت ملی الزامی است. آیا میتواند در آینده نزدیک نخست وزیر شود؟ اتفاقات عجیبتر از این هم رخ داده است.
© The Independent